یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه،
حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن !
یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!
بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون،
دوتا بوق واسه حراستیه میزنه !!
حراستیه با بلندگو میگه نوکرم
جوک جدید و داغ خرداد 93
ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻥ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ : آﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ....
دیشب داشتم کتاب میخوندم برق رفت ... یه نیم ساعتی زیر نور چراغ قوه گوشیم کتاب رو خوندم تا برق باز بیاد ... این نیم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش میزنم ... میگم ما زیر نور چراغ قوه به بدبختی کتاب میخوندیم ... اونوخ شما اینجوری !!!
*********جوک های جدید و خنده دار**********
هیچ لذتی اندازه ی این که یه بچه ی کوچولو دستشو دراز کنه طرفت که یعنی بقلم کنی نیس و حال نمیده!!! اصن یه لذت عجیبی داره!!!
مطالب مرتبط :
ادامه مطلب ...