یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه،
حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن !
یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!
بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون،
دوتا بوق واسه حراستیه میزنه !!
حراستیه با بلندگو میگه نوکرم
جوک جدید و داغ خرداد 93
ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻥ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ : آﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ....
پدر از پسرش پرسید: امتحان ریاضی امروزت چطور بود؟
پسر: یکی از جوابهام غلط بود.
پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.
پدر: این خیلی عالیه، پس بقیه سؤال ها رو درست حل کردی؟
پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقیه نگاه کنم..!!
*******************************
مادر از دخترش پرسید: دخترم، چرا پر کردن نمکدونها این قدر طول کشید؟!
دختر: آخه سوراخهای سرش خیلی تنگ بود!!!
مطالب مرتبط :
چقدر سخت است میان هق هق شب گریه هات
یهو هایپر استار اس بده:هویج کیلویی 1500...
جوک های خنده دار
من تاحالا یه بار شکست عشقی خوردم
دو بار هم مساوی کردم پنج بار هم برنده شدم الانم با 17 امتیاز رده دوم جدول هستم . امیدِ زیادی هم به قهرمانی دارم
لطفا به ادامه مطلب بروید...
وای حال میده دختره داره میره عروسی دو تا دستتو صابونی کنی
بزنی به صورتش تا میتونی فرار کنیاااا
آی حال
آآآآآآآی حال میده ه ه ه:)
====================
از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد. سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن.
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟:|
لطفا به ادامه مطلب بروید...